برای بیش از ۵۰ سال، یک مسئله مانع از برقراری روابط خوب عراق و ایران شده است. کنترل آبراه شط العرب. این موضوع نبردهای فعلی آنها است. شط العرب پایرود است که در اثر تلاقی رودخانه های دجله و فرات در جنوب عراق واقع شده است، در حدود ۱۰۰ مایلی از خلیج فارس. این رودخانه ای از جذابیت و زیبایی عجیب و غریب است، خانه سینباد ملوان و اعراب هور. اهمیت امروز آن از این واقعیت ناشی می شود که ۴۰ مایل پایانی آن مرز بین عراق و ایران را مشخص می کند.
دو توجیه
مرز امروز به سال ۱۸۴۷ برمی گردد. در سال ۱۹۱۳، ایران ادعاهای خود در مورد رودخانه را رها کرد، به طوری که به جز منطقه ای در اطراف شهر بندری خرمشهر، مرز از عمیق ترین قسمت رودخانه عبور کرد. در دهه ۱۹۲۰، همزمان با شروع صادرات نفت ایران از پالایشگاه خود در آبادان، جنوب خرمشهر از طریق مسیر شط العرب، عراق تازه استقلال یافته گهگاه مانع ترانزیت بین آبادان و خلیج فارس شد. در پاسخ ، ایران خواستار ایجاد مرز جدیدی شد، با دو توجیه: اینكه مرز قدیمی در سال ۱۹۱۳ تحت فشار موافقت شده است و این عمل عادی ترسیم مرزهای بین المللی در امتداد میانه رودخانه را نقض می كند. سرانجام، در سال ۱۹۳۷، عراق موافقت كرد كه در يك منطقه ۵ مايلي در اطراف آبادان حق آب به ايران بدهد.
این مسئله برای چندین دهه در آنجا باقی ماند، اگرچه ایرانیان این واقعیت را دوست نداشتند که فقط از طریق آبهای عراق بتوان به دو بندر اصلی آنها آبادان و خرمشهر رسید. در سال ۱۹۶۵، تاسیسات بارگیری نفت ایران از آبادان به محلی در خلیج فارس، جزیره خارک منتقل شد تا مداخله بیشتر عراق را متوقف کند. اما باز هم تجارت به خرمشهر جای که بیشترین واردات به ایران آمدند، منوط به دخالت عراقی بود. علاوه بر این، مقامات عراقی با دست های سنگین استفاده از آبراه شط العرب را برای ایرانیان بیش از پیش ناخوشایند کردند. شاه محمدرضا پهلوی در سال ۱۹۶۵ تهدید کرد که در صورت ادامه تحریکات عراقی، از پیمان ۱۹۳۷ انصراف دهد و در سال ۱۹۶۹ این کار را کرد و خواستار ایجاد مرز جدید در امتداد خط میانی رودخانه شد.
برای تحت فشار قرار دادن عراق، شاه به شورشیان کرد در شمال عراق کمک کرد و اسلحه، پول و پناهگاه برای آنها تأمین کرد. این تاکتیک کار کرد. در مارس ۱۹۷۵، عراقی ها در ازای قطع حمایت ایران از کردها با مرز جدیدی در وسط شط العرب موافقت کردند. جنبش کرد طی چند ماه سقوط کرد.
این قرارداد ۱۹۷۵ به عراق صلح داخلی بخشید، اما به قیمت احساسات تلخ و انتقام جویانه در بین رهبران عراق. حزب حاکم بعث به یکپارچگی "ملت عرب" و مقدسات سرزمین خود توجه زیادی می کند. اجازه دادن حتی به نیمی از رودخانه به طول ۴۰ مایل برای تحت کنترل ایران قرار گرفتن آنها را به شدت ناراحت کرد. حکام عراقی برای خرید صلح با کردها تغییرات در آبراه را موقتاً پذیرفتند، اما آنها امیدوار بودند که سرانجام همه آنچه را که تسلیم شده اند پس بگیرند.
فرصت برای این کار سریعتر از آنچه انتظار داشتند آمد - انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۸-۷۹ تعادل قدرت را بر هم زد.
سقوط شاه و جانشینی وی توسط آیت الله خمینی منجر به خصومت شدید بین دو کشور شد. سیاست های خمینی همچنین باعث فروپاشی قدرت نظامی ایران شد. رهبران جدید ایران در میان شیعیان عراقی دردسر ایجاد کردند و از مسلمانان عراق خواستند تا حاکمان "ملحد" خود را سرنگون کنند. عراقی ها به نوبه خود به بسیاری از دشمنان رژیم خمینی - شاپور بختیار، ارتشبد اویسی، جنبشی که خواهان استقلال خوزستان و شورشیان کرد است، کمک کرده اند. فرد مسلح از عراق در پایان ماه آوریل به سفارت ایران در لندن حمله کرد.
با از بین رفتن ماشین عظیم نظامی شاه، ایران به هدفی وسوسه انگیز تبدیل شد. سربازان ترک شدند، افسران پاکسازی شدند، تکنسین های خارجی فرار کردند. ممنوعیت فروش سلاح به ایران توسط ایالات متحده پس از تصرف سفارت، مجبور به آدم خواری هواپیماها برای قطعات یدکی شد. جنگ داخلی و خرابکاری به طور گسترده ای گسترش یافته است. هزینه های نظامی تنها بخشی کم از بودجه های گذشته است و ارتش از جایگاه والای خود در رژیم شاه به یک سازمان مشکوک شده با مشکلات روحیه شدید تنزل یافته است.
با توجه به احساسات خصمانه عراقی ها در مورد توافق ۱۹۷۵ و تجاوزگری ناتوان رژیم خمینی، تنها مسئله زمانه بود تا عراقی ها از توافق ۱۹۷۵ دست بکشند و صلاحیت قضایی بیش از نیمی از شط العرب را ادعا کردند. آنها هفته گذشته این کار را کردند. همچنین واضح بود که آنها احتمالاً برای کنترل بیشتر مناطق ایران، به ویژه استان خوزستان، فراتر از این کار خواهند رفت.
خوزستان منطقه جنوب غربی ایران است و با شط العرب هم مرز است. این دو ویژگی دارد که آن را در ایران منحصر به فرد می کند: تقریباً شامل تمام ذخایر نفتی ایران است و تا همین اواخر اکثر مردم آن به زبان عربی صحبت می کردند.
تا سال ۱۹۳۸، این منطقه به عنوان عربستان شناخته می شد. این عنصر عربی به عراقی ها یک توجیهی برای دخالت میدهد و احتمالاً حتی ادعای به این استان نفت خیز. علاوه بر این، بندر های خوب خوزستان بندر های آب عمیق مورد نیاز عراق را تامین میکنند.
عراق در دلایل دیگری برای تمایل به پیروزی نظامی در این زمان دارد. در حالی که مصر هنوز از سیاست های عربی بیرون رانده شده است، رئیس جمهور صدام حسین امیدوار است که عراق را به تاثیرگذارترین کشور عربی تبدیل کند و پیروزی شدید بر ایران، به ویژه اگر به نام کل ملت عرب انجام شود، به حیثیت خود بی اندازه خواهد افزود . به جز اسرائیل، عراق احتمالاً قوی ترین ارتش را در خاورمیانه دارد و این فرصتی برای اثبات خود و کسب تجربه مهم جنگی است. حسین به عنوان یک غیرنظامی از طریق جنگ برای تحکیم وفاداری ارتش خود سود می برد. احساسات جنگ حتی ممکن است به جمع شدن عراقی ها به عنوان یک کشور کمک کند.
برای سیاست ایران، پیامدهای جنگ با عراق بسیار دلپذیر به نظر نمی رسد. با این حال باید به خاطر داشت که ایران هنوز درگیر انقلاب خود است و حوادث آنجا منطق خود را دنبال می کند. به نظر می رسد از میان دو حزبی که برای دستیابی به قدرت در ایران تلاش می کنند، ملی گرایان و مسلمانان فعال (نماینده بنی صدر و محمد بهشتی، رهبر حزب جمهوری اسلامی)، حزب دوم در حال پیروزی است. اولین نگرانی آن مربوط به آبراه شط العرب، نیروهای مسلح ایران یا وحدت ملی نیست. بلکه در تلاش است زندگی ایرانی را در امتداد خطوط اسلامی متحول کند. در نتیجه نگرانی های دولت اخیراً بیشتر مربوط به فرهنگ و اخلاق بوده است. ایران به دلیل اشتیاق عاطفی و مشغله در امور داخلی، نه به دلایل سود محاسبه شده، با عراق درگیر جنگ شد. ایران جنگ را با بمباران بغداد و تأسیسات نفتی عراق از سر ناامیدی، نه در نتیجه یک برنامه جنگ مشخص، افزایش داد.
احتمال زیادی وجود ندارد که جنگ با عراق منجر به آزادی گروگان های آمریکایی شود. کاملاً برعکس, روز سه شنبه مجلس (پارلمان ایران) موضوع گروگان را به طور نامحدود کنار گذاشت. این اقدام ممکن است در واکنش به یک حرکت بسیار هوشمندانه عراقی ها در روز قبل رخ داده باشد. رادیو بغداد اعلام کرد که گروگان ها آزاد شده اند و ادعا کرد که این ثابت کرد که دولت ایران با سیا همکاری کرد. در واقع ، عراقی ها می ترسند که در صورت آزادی گروگان ها، ایران با ایالات متحده صلح کند و قطعات یدکی مورد نیاز آنها را دریافت کند. این اعلامیه نادرست از بغداد، آشتی را بسیار بعید می کند. خمینی هرگز اجازه نخواهد داد شخص دیگری در ضد آمریکایی بودن از او پیشی بگیرد.
اسارت طولانی مدت
ایالات متحده هیچی به دست خواهد آورد. جنگ احتمالاً اسارت گروگان ها را طولانی می کند و مسلماً تامین نفت را برای خود و متحدانمان مختل خواهد کرد. پیروزی عراق تأثیر یک کشور رادیکال را افزایش می دهد که توافقنامه کمپ دیوید را محکوم می کند ، ثبات در خاورمیانه را تهدید می کند و به طور فزاینده ای از انقلاب در سراسر جهان حمایت می کند.
علاوه بر این، پیروزی عراق یک پیروزی شوروی است. روس ها بیشتر سلاح های خود را تأمین کردند و اکنون در موقعیتی هستند که تسلط خود بر عراق را تقویت کنند. یک موفقیت عراقی جایگاه اتحاد جماهیر شوروی را در سطح بین المللی افزایش می دهد در حالی که رژیم بعث را در برابر فشارهای شوروی آسیب پذیرتر می کند.
اولین نگرانی ما اکنون این نیست که کدام یک از این کشورهای ضد آمریکایی برنده شوند بلکه این است که محموله های نفتی با کمترین اختلال ممکن از خلیج فارس خارج شوند. برای اطمینان از این موضوع ، ایالات متحده شاید مجبور است کشتی های جنگی را در تنگه های هرمز مستقر کند تا مسیر تجاری منتهی به خلیج را تضمین کند.
فراتر از آن ، ایالات متحده گزینه های کمی دارد. روسها تقریباً همه کارتها را در دست دارند. شکست ایران در این جنگ آن کشور را برای ایجاد تقسیم بیشتر باز می کند و آن را بیشتر در معرض دسیسه های شوروی قرار می دهد.