در بهار سال گذشته ، دانشکده کالج هاروارد یک دانشجو ارشد فارغ التحصیل شدن به نام زاید یاسین را برای سخنرانی در تمرینات شروع دانشگاه در ماه ژوئن انتخاب کرد. وقتی عنوان سخنرانی - "جهاد آمریکایی من" اعلام شد ، کاملاً طبیعی سوالاتی را برانگیخت. سوال شد که چرا هاروارد باید مایل به ترویج مفهوم جهاد - یا "جنگ مقدس" باشد - فقط چند ماه پس از آنکه هزاران آمریکایی جان خود را به دلیل جهادی که توسط نوزده هواپیماربای انتحاری به نام اسلام انجام شد ، از دست دادند؟ یاسین ، رئیس پیشین جامعه اسلامی هاروارد ، پاسخی آماده داشت. وی گفت ، اتصال جهاد به جنگ سو تفاهم است. بلکه "در سنت مسلمانان ، جهاد نشان دهنده مبارزه برای انجام کار درست است." یاسین افزود ، هدف خودش این بود که "کلمه را به معنای واقعی آن، یعنی مبارزه درونی ، پس بگیرد."
در سخنرانی، یاسین در مورد این نکته توضیح می دهد:
جهاد ، در واقعی ترین و ناب ترین شکل خود ، شکلی که همه مسلمانان به آن آرزو می کنند ، عزم برای انجام درست ، اجرای عدالت حتی برخلاف منافع خود است. این یک مبارزه فردی برای رفتار اخلاقی شخصی است. به ویژه امروز، این مبارزه ای است که در بسیاری از سطوح وجود دارد: تهذیب و آگاهی از خود ، خدمات عمومی و عدالت اجتماعی. در مقیاس جهانی ، این مبارزه برای کنترل تصمیمات بزرگ شامل افراد از هر سن ، رنگ و مذهب است: نه تنها چه کسی چه قطعه زمینی را کنترل می کند ، بلکه مهمتر اینکه چه کسی دارو می تواند بخورد, چه کسی غذا میتواند بخورد.
آیا این می تواند درست باشد؟ مطمئناً ، یاسین دانشمند اسلام نبود و نه رئیس دانشگاه هاروارد ، مایکل شیناگل ، که با اشتیاق "سخنان متفکرانه" خود را تأیید کرد و به نام خود اعلام کرد که جهاد یک مبارزه شخصی است "برای ترویج عدالت و درک در خود ما و در جامعه ما " اما هر دو به طور دقیق اجماع متخصصان اسلامی را در موسسه خود منعکس کردند.
بنابراین، دیوید لیتل ، استاد دین و امور بین الملل در هاروارد، پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اظهار داشت كه جهاد "مجوز كشتن نیست" ، در حالی كه برای دیوید میتن، استاد هنر كلاسیك و باستان شناسی و همچنین مشاور دانشکدهی به جامعه اسلامی هاروارد ، جهاد واقعی "مبارزه مداوم مسلمانان برای تسخیر غرایز درونی خود ، پیروی از راه رسیدن به خدا و انجام کارهای خوب در جامعه است." به روشی مشابه ، استاد تاریخ روی متحده ادعا کرد که "اکثریت متفکران مسلمان فرهیخته ، با بهره گیری از بورسیه های بی عیب و نقص ، اصرار دارند که جهاد باید به عنوان مبارزه بدون سلاح درک شود."
دانشمندان هاروارد نیز از این نظر استثنایی نیستند. واقعیت این است که هر کسی که به دنبال راهنمایی در مورد مفهوم مهم اسلامی جهاد باشد ، از اعضای استاد دانشگاه در سراسر ایالات متحده تقریباً یکسان دستورالعمل دریافت می کند. همانطور که با بررسی اظهارات رسانه ای توسط چنین متخصصان مستقر در دانشگاه کشف کردم ، آنها تمایل دارند پدیده جهاد را به طرز قابل توجهی مشابه به تصویر بکشند - فقط ، این تصویری نادرست است.
چند موضوع بهم پیوسته از بیش از بیست و چهار متخصصی که من از آنها نظرسنجی کردم پدیدار شد. * فقط چهار نفر از آنها اذعان می کنند که جهاد دارای یک ملفه نظامی است و حتی آنها ، به جز یک استثنا ، اصرار دارند که این ملفه کاملاً ماهیتی دفاعی دارد. والری هافمن از دانشگاه ایلینوی در گفتن بی نظیر است (به نقل از روزنامه نگاری) که "هیچ مسلمانی که می دانست چنین تروریسم را مورد تایید قرار نمی دهد [مانند حملات ۱۱ سپتامبر] ، زیرا این امر خلاف قوانین اسلامی است." هیچ دانشمند دیگری به حدی نمی رسد که حتی این اشاره ضمنی که جهاد شامل یک ملفه توهین آمیز است.
بنابراین، جان اسپوزیتو از جورج تاون ، شاید شناخته شده ترین محقق دانشگاهی اسلام ، معتقد است که "در تلاش برای بودن یک مسلمان خوب ، ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که فرد برای دفاع از ایمان و جامعه خود فرا خوانده شود. سپس [جهاد] می تواند معنای مبارزه مسلحانه را بدست آورد. " عبد الله أحمد النعيم از اموری ، متخصص دیگری است که توضیح می دهد که "جنگ توسط شرع [شرع اسلامی] ممنوع است ، مگر در دو مورد: دفاع از خود و تبلیغ عقاید اسلامی." به گفته بلیک بورلسون از بایلور ، معنای آن این است که ، در اسلام ، اقدامی متجاوزانه مانند ۱۱ سپتامبر "یک جنگ مقدس محسوب نمی شود".
از نظر شش محقق دیگری در نظرسنجی من ، جهاد نیز ممکن است شامل تعاملات دفاعی نظامی باشد ، اما این معنی درجه دوم به مفاهیم والای خودسازی اخلاقی است. چارلز کیمبال، رئیس گروه مذهب ویک فارست، به طور مختصر این جمله را میگوید: جهاد "به معنای مبارزه یا تلاش برای خداست. جهاد بزرگ برای اکثر مردم مبارزه با خود اوست. جهاد کوچک جهاد دفاعی بیرونی است." مقاماتی مانند محمد صدیقی از ایلینوی غربی، جان اسکندر از ایالت جورجیا ، مارک وودارد از ایالت آریزونا ، طاها جابر اللوانی از دانشکده تحصیلات تکمیلی علوم اسلامی و اجتماعی در لیزبرگ ، ویرجینیا و باربارا استوواسر از جورج تاون مشابه تلفظ می کنند.
اما یک گروه حتی بزرگتر - نه نفر از شرکت کنندگان در این نظرسنجی - انکار می کنند جهاد معنای نظامی داشته باشد. از نظر جو الدر ، استاد جامعه شناسی در دانشگاه ویسکانسین ، این ایده که جهاد به معنای جنگ مقدس است "یک سو تعبیر اشتباه است". بلکه می گوید ، جهاد یک "مبارزه مذهبی است که مبارزات درونی و شخصی دین را از نزدیک منعکس می کند." از نظر دل دکانت ، استاد ادیان جهان در دانشگاه فلوریدا جنوبی ، این کلمه به عنوان " مانند معمولاً درک می شود" به معنای "مبارزه برای پیروی از خواست خدا و نه جنگ مقدس" است.
نظرات موافق توسط جان کلسی از دانشگاه جان کارول ، زاهید بخاری از جورج تاون و جیمز جانسون از راتگرز ابراز شده است. روکسان ایوبن از کالج ولزلی ، نویسنده کتاب راهی به قندهار: نسب جهاد در اندیشه سیاسی اسلام گرای مدرن ، اظهار می دارد که "برای بسیاری از مسلمانان ، جهاد به معنای مقاومت در برابر وسوسه و تبدیل شدن به یک فرد بهتر است." جان پارسل ، استاد فلسفه و مطالعات دینی در دانشگاه جنوبی جورجیا ، جهاد را مبارزه با "اشتها و اراده خود" توصیف می کند. از نظر ند رینالدوچی ، استاد جامعه شناسی در دانشگاه ایالتی آرمسترانگ آتلانتیک ، اهداف جهاد عبارتند از: "درونی ، یک مسلمان خوب بودن. از خارج ، برای ایجاد یک جامعه عادلانه". و فرید اسک ، استاد مطالعات اسلامی در حوزه علمیه اوبرن در شهر نیویورک, یاد ماندنی, جهاد را "مقاومت در برابر آپارتاید یا تلاش برای حقوق زنان" توصیف می کند.
سرانجام، برخی از دانشگاهیان هستند که مفهوم جهاد را به معنای "تهذیب نفس" متمرکز می کنند و سپس اقدام به جهانی سازی آن می کنند, با استفاده از آن در مورد غیر مسلمانان و همچنین مسلمانان ، . بنابراین ، از نظر بروس لارنس ، استاد برجسته مطالعات اسلامی در دوک، نه تنها جهاد خود یک اصطلاح بسیار کشسان است ("دانشجو بودن بهتر، همکار بهتر ، شریک تجاری بهتر. بالاتر از همه ، برای کنترل عصبانیت شخص") ، اما غیر مسلمانان نیز باید "پرورش ... فضیلت مدنی معروف به جهاد":
جهاد؟ بله جهاد . . جهادی که یک مبارزه واقعی علیه نزدیک بینی و بی توجهی خود باشد به همان اندازه که این در مقابل دیگران است که با توجه به آنچه ما انجام می دهیم نه با توجه به کی هستیم ,ما را محکوم می کنند یا ما را متنفرند. . . . برای ما آمریکایی ها ، جهاد بزرگتر به این معنی است که ما باید سیاست های داخلی و خارجی ایالات متحده را در جهانی مرور کنیم که در حال حاضر علائم کمی از ارتقا عدالت برای همه نشان می دهد.
در اینجا متوجه می شویم که به احساسات بیان شده توسط سخنران آغازین هاروارد بازگشتیم ، که سعی داشت مخاطبان خود را متقاعد کند که جهاد چیزی است که همه آمریکایی ها باید تحسین کنند.
بیان این مشکل با این خرد انباشته دانشمندان ساده است. این پیشنهاد می دهد که اسامه بن لادن نمی دانست چه می گوید وقتی چندین سال پیش اعلام جهاد با ایالات متحده کرد و سپس بارها و بارها آمریکایی ها را در سومالی ، در سفارت های ایالات متحده در شرق آفریقا ، در بندر عدن و سپس در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱. این بدان معنی است که سازمانهایی با کلمه "جهاد" در عناوین خود ، از جمله جهاد اسلامی فلسطین و آن بن لادن "جبهه اسلامی بین المللی جهاد علیه یهودیان و صلیبی ها " بنام اشتباهی صدا کرد. و اما در مورد همه مسلمانان که با همین نام و در همین لحظه در الجزایر ، مصر ، سودان ، چچن ، کشمیر ، میندانائو ، آمبون و سایر نقاط جهان جهادهای خشونت آمیز و تهاجمی انجام می دهند ، چه می شود؟ آیا آنها نشنیده اند که جهاد مسئله کنترل خشم فرد است؟
اما البته این بن لادن ، جهاد اسلامی و جهادگران در سراسر جهان هستند که این اصطلاح را تعریف می کنند ، نه گروهی از مدافع های دانشگاهی. مهمتر از همه ، نحوه درک جهادگران از این اصطلاح مطابق با کاربرد آن در طول چهارده قرن تاریخ اسلامی است.
در زمان های پیشامدرن ، جهاد در بین مسلمانان سنی, پس مثل الان به عنوان اکثریت اسلامی **, به معنای اصلی یک چیز بود، این به معنای تلاش قانونی ، اجباری و مشترک برای گسترش سرزمین های تحت سلطه مسلمانان بود (که در عربی نام دار الاسلام دارند) در هزینه مناطق تحت کنترل غیر مسلمانان (دارالحرب). در این تصور غالب ، هدف از جهاد سیاسی است نه مذهبی. هدف آن نه گسترش مذهب اسلامی بلکه گسترش قدرت حاکمیت مسلمان است (اگرچه اولی اغلب از دومی پیروی می کند). هدف جسورانه توهین آمیز است و هدف نهایی آن چیزی کمتر از دستیابی به سلطه مسلمانان بر کل جهان نیست.
جهاد با تسخیر قلمرو و کاهش وسعت مناطق تحت سلطه غیرمسلمانان ، دو هدف را محقق می کند: این ادعای اسلام را برای جایگزینی سایر عقاید آشکار می کند و فواید نظم عادلانه جهانی می دهد. به گفته مجید خدوری از دانشگاه جان هاپکینز ، که در سال ۱۹۵۵ (قبل از نزاکت سیاسی دانشگاه ها فتح کرد) نوشت ، جهاد "ابزاری است هم برای جهانی سازی دین [اسلامی] و هم برای تأسیس دولت جهانی امپراتوری."
در مورد شرایطی که ممکن است جهاد انجام شود - چه زمانی ، توسط چه کسی ، علیه چه کسی ، با چه نوع اعلان جنگ، پایان دادن به چگونگی ، با چه تقسیم غنایم و غیره - این مواردی است که علمای دین در جزئیات طاقت فرسا سنجید. در طول قرن ها اما در مورد معنای اساسی جهاد - جنگ علیه کافران برای گسترش دامنه های مسلمانان - اتفاق نظر کامل وجود داشت. بعنوان مثال ، مهمترین مجموعه حدیث (گزارش هایی درباره سخنان و اعمال محمد) ، صحیح بخاری ، حاوی ۱۹۹ مورد اشاره به جهاد است و همه آنها به معنای جنگ مسلحانه علیه غیرمسلمانان به آن اشاره دارند. . به نقل از فرهنگ اسلام ۱۸۸۵، جهاد "یک وظیفه دینی است که در قرآن و روایات [حدیث] به عنوان یک نهاد الهی تاسیس شده است ، و مخصوصاً به منظور پیشبرد اسلام و دفع شر از مسلمانان امر شده است. "
جهاد در طول قرن ها هیچ تعهدی انتزاعی نداشت ، بلکه یکی از جنبه های اصلی زندگی مسلمانان بود. طبق یک محاسبه ، محمد خودش در ۷۸ نبرد شرکت کرده است، و فقط یک نبرد (غزوه خندق) دفاعی بوده است. در طی یک قرن پس از مرگ پیامبر در ۶۳۲، ارتشهای مسلمان تا هند در شرق و اسپانیا در غرب رسیده بودند. اگرچه چنین گسترش چشمگیر و گسترده دیگری هرگز تکرار نخواهد شد ، اما پیروزیهای مهم در قرون بعدی شامل هفده لشکر کشی هندوستان محمود غزنوی (۹۹۸-۱۰۳۰)، نبرد ملازگرد گشودن آناتولی (۱۰۷۱) ، فتح قسطنطنیه بود ( ۱۴۵۳) ، و پیروزی های عثمان دان فودیو در غرب آفریقا (۱۰۸۴-۱۸۱۷). به طور خلاصه ، جهاد نه تنها در آموزه های مسلمانان پیشامدرن بلکه در زندگی مسلمانان پیشامدرن بود.
همانطور که گفته شد ، جهاد همچنین در طول سنین دارای دو معنی متفاوت بود ، یکی از آنها رادیکال تر از معنای استاندارد و دیگری کاملاً آرام است. اولین مورد ، که عمدتاً با اندیشمند ابن تيمية (۱۲۶۸-۱۳۲۸) مرتبط است ، معتقد است که مسلمانانی که مطابق با نیازهای ایمان خود عمل نکنند ، خود کافران محسوب می شوند و از این رو اهداف قانونی جهاد محسوب می شوند. این تمایل داشت که به کار بیاید وقتی (که معمولاً چنین می شد) یک حاکم مسلمان با دیگری جنگ کرد. فقط با به تصویر کشیدن دشمن به عنوان مسلمان نه چندان مناسب می توان جنگ را به عنوان یک جهاد آبرومند دانست.
نوع دوم که معمولاً با صوفیان یا عرفای مسلمان همراه بود ، آموزه ای بود که به طور عادی به عنوان "جهاد بزرگتر" ترجمه می شد اما شاید مفیدتر آن را "جهاد عالی" نامیدند. این روش صوفیانه شیوه های تمثیلی را برای تبدیل معنای واقعی جهاد دور از درگیری مسلحانه فرا می خواند و در عوض خواستار عقب نشینی از جهان برای مبارزه با غرایز اصلی فرد در پی آگاهی بی نظیر و عمق معنوی است. اما همانطور که رودلف پیترز در جهاد معتبر خود در کتاب اسلامی کلاسیک و مدرن (۱۹۹۵) یادداشت می کند ، این تفسیر در نوشته های حقوقی پیشامدرن درباره جهاد "به سختی ذکر شده است."
در اکثر قریب به اتفاق موارد پیشامدرن ، جهاد تنها یک چیز را معنی می داد: اقدام مسلحانه در برابر غیرمسلمانان. در دوران معاصر ، البته اوضاع تا حدودی پیچیده تر شده است ، زیرا اسلام دچار تغییرات متناقض ناشی از تماس با تأثیرات غربی شده است. مسلمانانی که باید با غرب کنار بیایند ، یکی از سه رویکرد گسترده را پذیرفته اند: اسلام گرایانه ، اصلاح طلب یا سکولاریست. برای اهداف این بحث ، ما ممکن است سکولارها را کنار بگذاریم (مانند کمال آتاتورک) ، زیرا آنها جهاد را به طور کامل رد می کنند ، و در عوض اسلام گرایان و اصلاح طلبان را مورد توجه قرار می دهند. هر دو بر معانی مختلف جهاد قدم گذاشته اند تا تفسیرهای خود را توسعه دهند.
اسلام گرایان، علاوه بر پایبندی به تصور اولیه جهاد به عنوان جنگ مسلحانه علیه کفار، همچنین دعوت ابن تيمية برای هدف قرار دادن مسلمانان بی تقوا پذیرفته شدند. این رویکرد از طریق قرن بیستم بارزتر شد زیرا متفکران اسلام گرا مانند حسن البنا (۱۹۰۶-۱۹۴۹) ، سید قطب (۱۹۰۶-۱۹۶۶) ، ابوالعلا' مودودی (۱۹۰۳-۱۹۷۹) و آیت الله روح الله خمینی (۱۹۰۳-۱۹۸۹) جهاد ترویج داد علیه حاکمان مسلمان قلمداد شده که قوانین اسلام تحمیل نکند یا توسط آنها زندگی نکند. انقلابیونی که شاه ایران را در سال ۱۹۷۹ سرنگون کردند و قاتلانی که انور سادات رئیس جمهور مصر را دو سال بعد به قتل رساندند آشکارا به این آموزه پایبند بودند. اسامه بن لادن نیز همین کار را می کند.
در مقابل ، اصلاح طلبان اسلام را مجدداً تفسیر می کنند تا آن را با روشهای غربی سازگار کند. اینها هستند - اصولاً از طریق نوشتار سر سید احمد خان ، رهبر اصلاح طلب قرن نوزدهم در هند - که برای تبدیل ایده جهاد به اقدامی کاملاً دفاعی و منطبق با قوانین حقوق بین الملل تلاش کرده اند. این رویکرد ، که در سال ۱۹۶۵ در دانشنامه اسلام قطعی مانند"کاملاً عذرخواهی" توصیف شد ، بیش از آنکه مدیون تفکر اسلامی باشد ، مدیون غرب است. در روزگار ما ، بیشتر به آنچه مارتین کرامر "نوعی کویکریسم شرقی" لقب داده است تبدیل شده است ، و آن ، همراه با احیای مفهوم صوفی "جهاد بزرگتر" ، همان چیزی است که باعث جسارت برخی شده است تا انکار کنند که جهاد ملفه نظامی دارد ، در عوض آنها بازتعریف ایده به یک فعالیت صرفاً معنوی یا اجتماعی.
برای اکثر مسلمانان امروز در جهان ، این حرکتها دور از احساس قدیمی جهاد دوردست هستند. آنها نه حاکمان خود را اهداف مستحق جهاد می دانند و نه آمادگی لازم برای تبدیل شدن به کویکرها را دارند. در عوض ، مفهوم کلاسیک جهاد همچنان در طیف گسترده ای از آنها طنین انداز است ، همانطور که آلفرد مورابیا ، برجسته ترین محقق فرانسوی این موضوع ، در سال ۱۹۹۳ اظهار داشت:
جهاد توهین آمیز و جنگ طلبانه ، اقدامی که توسط متخصصان و متکلمان مدون کرد ، متوقف نشده است که پژواک آگاهی مسلمانان ، چه فردی و چه جمعی را بیدار کند. . . . مطمئناً ، عذرخواهان معاصر تصویری از این الزام شرعی را ارائه می دهند که مطابق با هنجارهای معاصر حقوق بشر است ،. . . اما مردم با این امر قانع نشده اند. . . . اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان همچنان تحت تأثیر معنوی یک قانون هستند. . . خواسته اصلی آنها تقاضا ، نه گفتن از امید ، برای پیروزی کلام الله در همه جای جهان است.
به طور خلاصه ، جهاد خام همچنان یک نیروی قدرتمند در جهان اسلام است ، و این بسیار توضیح می دهد که جذابیت بزرگ شخصیتی مانند اسامه بن لادن پس از آن پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱.
بر خلاف ارشد فارغ التحصیل شدن دانشگاه هاروارد که به مخاطبان خود اطمینان داد که "جهاد چیزی نیست که باید باعث شود کسی احساس ناراحتی کند" ، این مفهوم باعث ایجاد و نه تنها ناراحتی بلکه رنج های ناگفته انسانی شده است: به گفته متخصص سوئیسی بات يور" جنگ ، خلع ید ، زیمی [تبعیت] ، برده داری و مرگ". همانطور که بات یور خاطرنشان می کند ، در صورت تمایل مسلمانان "حق دارند به عنوان مسلمانان بگویند جهاد عادلانه و معنوی است". اما با همین حساب ، هر حسابداری صادقانه و مخلص باید صدا دادن بی شماری از "کفار قربانی جهاد را بگیرد و باشد" و کسانی که نه کمتر از قربانیان نازیسم یا کمونیسم ، نظر خود را در مورد جهاد دارند که آنها را هدف قرار می دهد. "
اسلام گرایانی که به دنبال پیشبرد برنامه های خود در محیط های غیر مسلمان و غربی هستند - به عنوان مثال ، به عنوان لابی گر در واشنگتن دی سی - نمی توانند صریحاً نظرات خود را افشا کنند و همچنان بودن بازیگران بازی سیاسی. این افراد و سازمانها معمولاً برای برنانگیختن ترس و منزوی نشدن خود ، نگرش واقعی خود را به زبان معتدل می پوشانند ، حداقل هنگام سخنرانی در میان مردم غیر مسلمان. آنها هنگام مراجعه به جهاد ، اصطلاحات اصلاح طلبان را در پیش می گیرند و جنگ را به درجه دوم به قاطعانه هدف مبارزه درونی و بهبود اجتماعی ارائه می دهند. بنابراین ، شورای روابط آمریکایی - اسلامی (کر) ، تهاجمی ترین و برجسته ترین گروه اسلام گرای در ایالات متحده ، اصرار دارد که جهاد "به معنای" جنگ مقدس "نیست بلکه یک" مفهوم گسترده اسلامی است که شامل مبارزه با شر است گرایش به درون خود ، مبارزه برای بهبود کیفیت زندگی در جامعه ، مبارزه در میدان جنگ برای دفاع از خود (به عنوان مثال ، داشتن یک ارتش ایستاده برای دفاع ملی) ، یا مبارزه با استبداد یا ظلم ."
این نوع صحبت ها اطلاعات نادرست محض است و یادآور زبان گروه های جبهه شوروی در دهه های گذشته است. نمونه ای شگرف از آن در محاکمه جان واکر لیند ، نوجوان شهرستان مارین که برای جهاد به نمایندگی از رژیم طالبان در افغانستان رفت، ارائه شد. هنگام صدور مجازات در اوایل ماه اکتبر ، لیند به دادگاه گفت که ، مشترکاً با "مسلمانان جریان اصلی در سراسر جهان" ، او خود جهاد را به عنوان انواع فعالیت ها "از تلاش برای غلبه بر اشتباهات شخصی خود ، تا بیان حقیقت در شرایط نامساعد ، و اقدام نظامی در دفاع از عدالت. "
ممکن است فقول العاده به نظر میرسد که یک جهادی که درگیر یک جنگ مسلحانه گرفت ، باید بدون شرم و خجالتی تعریف فریبنده ای از اقدامات خود ارائه دهد. اما این کاملاً منطبق با توضیح جهاد تبلیغ شده توسط متخصصان دانشگاهی و همچنین سازمانهای اسلامی است که در روابط عمومی شرکت می کنند. برای استفاده از این اصطلاح در معنای ساده آن ، ما باید به اسلام گرایانی متوسل شویم که در آن کار ندارند. چنین اسلام گرایانی صریحاً از جهاد به معنای مناسب و رزمی آن صحبت می کنند. این اسامه بن لادن است: الله "به ما دستور می دهد که مبارزه مقدس ، جهاد ، برای بالا بردن کلام الله بالاتر از سخنان کافران را انجام دهیم." و اینجا ملا محمد عمر ، رئیس سابق رژیم طالبان است که جوانان مسلمان را تشویق می کند: "به جهاد بروید و اسلحه های خود را آماده کنید."
این یک رسوایی فکری است که از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دانشمندان دانشگاه های آمریکا بارها و بارها و به اتفاق آرا بیانیه های عمومی صادر کرده اند که از معنای اصلی جهاد در قوانین اسلامی و تاریخ مسلمانان جلوگیری یا سفید می کند. کاملاً انگار مورخان اروپای قرون وسطایی انکار می کردند که کلمه "جنگ صلیبی" تاکنون رنگ و بویی نظامی داشته است ، در عوض با استفاده از اصطلاحاتی مانند "جنگ صلیبی در گرسنگی" یا "جنگ صلیبی علیه مواد مخدر" نشان می دهد که این اصطلاح بیانگر تلاش برای بهبود جامعه.
در میان متخصصان دانشگاهی امروزی که اقدام به پاک کردن این مفهوم کلیدی اسلامی کرده اند ، بدون شک بسیاری از آنها بر اساس انگیزه های نزاکت سیاسی عمل می کنند و اصرار چند فرهنگ گرایانه برای محافظت از تمدن غیر غربی در برابر انتقادات ، با ایجاد ظاهری که این مانند تمدن ما است. در مورد اسلام گرایان در میان آن دانشگاهیان ، حداقل برخی از آنها هدف دیگری دارند: مانند کر و سایر سازمان های مشابه ، آنها در تلاشند تا یک مفهوم تهدیدآمیز را استتار کنند و آن را از نظر دانشگاهی قابل قبول جلوه دهند. همکاران غیر مسلمان که در کنار این فریب بازی می کنند ، می توانند نقش ذمی را به عهده بگیرند ، اصطلاح اسلامی برای یک مسیحی یا یهودی که تحت حکومت مسلمان زندگی می کند و تحمل می شود تا زمانی که زانوی خود را خم کند و برتری اسلام را بپذیرد .
همانطور که می توانم گواهی دهم ، کسی که جرات مخالفت و بیان حقایق در مورد جهاد را دارد ، مورد انتقاد شدید قرار می گیرد - و این فقط در دانشگاه ها نیست. در ژوئن سال جاری ، در مناظره با یک اسلامگرا در ایبیسی نایت لاین، اظهار داشتم: "واقعیت این است که ، از نظر تاریخی - من به عنوان یک مورخ صحبت می کنم - جهاد به معنای گسترش قلمرو اسلام از طریق جنگ مسلحانه است." اخیراً ، در یک برنامه ساعت خبری لهرر پی بی اس درباره ادعای تبعیض علیه مسلمانان در ایالات متحده ، کلیپی از یک سمینار نقش آفرینی، که توسط شورای امور عمومی مسلمانان انجام شد ، نشان داده شد که در آن "فعالان" مسلمان نحوه برخورد با منتقدان "خصمانه" را تمرین می کردند. به عنوان بخشی از این تمرین، تصویر من از بحث نایت لاین به سمینار نشان داده شد. نظرات راوی پی بی اس در مورد این صحنه به شرح زیر بود: "فعالان مسلمان از نظر منتقدانی که اسلام را به عنوان یک دین خشن و شیطانی محکوم کرده اند ، نگران شده اند." بنابراین ما به جایی رسیده ایم که صرفاً بیان یک واقعیت مشهور در مورد اسلام ، باعث آدم مانند متعصب خصمانه را نامید در یک برنامه تلویزیونی معتبر و با بودجه عمومی بدست می آورد.
آمریکایی هایی که تقلا می کنند برای فهمیدن جنگ را که به نام جهاد علیه آنها اعلان می شوند، خواه سیاست گذار باشند ، خواه روزنامه نگار باشند یا شهروند ، این دلیل را دارند كه به شدت گیج شوند كه دشمن آنها کیست و اهدافش چیست. حتی افرادی که فکر می کنند می دانند جهاد به معنای جنگ مقدس مستعد ابتلا به تلاشهای مشترک دانشمندان و اسلام گرایان هستند که ترویج مفاهیم "مقاومت در برابر آپارتاید یا تلاش برای حقوق زنان". نتیجه این است که واقعیت را پنهان کنید ، و مانع از دستیابی به درک صحیح و صادقانه از اینکه با چه کسانی و چه کسانی می جنگیم ، و چرا شوید.
به همین دلیل است که جعل تقریباً جهانی جهاد از سوی دانشمندان دانشگاهی آمریکا مسئله ای با بسیارگسترده عواقب است. این باید مسئله نگرانی فوری باشد نه تنها کسی که با زندگی دانشگاهی در ارتباط است یا مستقیماً تحت تأثیر آن قرار دارد - سایر اعضای هیئت علمی ، مدیران ، دانش آموختگان ، نمایندگان ایالتی و فدرال ، والدین دانش آموزان ، دانشجویان ، - اما به همه ما.
* برای دیدن آنچه به عموم مردم گفته می شود ، به جای مقاله در مجلات دانشگاهی، به مقالات منتشر شده ، نقل قول در مقالات روزنامه و مصاحبه در تلویزیون نگاه کردم.
** تحلیل زیر بر اساس آن داگلاس استروسند، "جهاد به چه معناست؟" ، میدل ایست کوارترلی، سپتامبر ۱۹۹۷.
به روزرسانی ۱ فوریه ۲۰۰۳: برای تبادل پر جنب و جوش در بخش نامه ها به سردبیر کامنتری، برخی با اساتید ذکر شده در مقاله ،اینجا را ببینید.
به روزرسانی ۲۱ ژوئن ۲۰۰۳: آنتونی تی سالیوان فخرفروش نه تنها به خاطر جهاد در "درکجهادوتروریسم" عذرخواهی می کند ، بلکه هنگام انجام این کار رتبه بندی می کند:
بهترین روش برای درک معنای واقعی جهاد ممکن است از طریق تحلیل ریشه های زبانی کلمه باشد. برای انجام این کار ، باید زبان عربی را بلد باشید ، صلاحیتی که بسیاری از مفسران معاصر در مورد این موضوع ندارند.
به روزرسانی ۲۸ آوریل ۲۰۰۸: سینامون ستیلول این موضوع را در "اساتیدمطالعاتخاورمیانهکههنوزجهادمسالمتآمیزرامیفروشند" به روز می کند ، جایی که وی نقل قول های جدیدتری را از مری ریچاردسون ، محمد ساوه ای ، تیموتی جیانوتی ، اسعد ابوخلیل ، جسیکا استرن ارائه می دهد ، و ایاد القزاز.
به روزرسانی ۱۷ مارس ۲۰۱۶: وقتی استادان با استفاده از انگلیسی ساده جهاد را تحریف کردند ، به اندازه کافی بد بود. اکنون ، با پیشرفت پست مدرنیسم ، آنها تقریباً نامفهوم صحبت می کنند در حالی که جهاد را به چیزی کاملاً غیرقابل تشخیص تبدیل می کنند. این گزیده از انستیتوی بین المللی اندیشه اسلامی در سخنرانی الن مک لارنی ، استادیار زبان ، ادبیات و فرهنگ عربی در دانشگاه دوک ، در مورد کتاب از هبة رؤوف عزت آمده است:
این مفهوم "نیروی نرم" شیوه عزت برای گنجاندن زنان در گفتمان جهاد بدون خشونت در اسلام بود. دکتر مک لارنی این ایده را در کتاب خود در مورد زنان در مصر با استفاده از "نیروی نرم" به عنوان ابزاری برای دستیابی به بیداری اسلامی که حقوق زنان و خانواده را در کانون توجه قرار داده است ، به
کار برد.
"نیروی نرم" تفسیر عزت مجدد جهاد در چارچوب زنانه بود تا به زنان اجازه دهد در شکل گیری گزینه دیگری به دولت استبدادی مشارکت کنند. اساساً ، عزت استدلال می کرد که خانواده از دولت نمادین هستند و روابط مانند روابط دستگاه دولتی کار می کند. به عنوان مثال ، روابط بین زن و شوهر در پیمانی مشابه بَيْعَة توافق شد. زن موافقت می کند که شوهرش بتواند حقوق
به حاکم بر خانواده داشته باشد در حالی که شوهر مسئولیت تصمیم گیری و اداره به روشی را دارد که برای خانواده سودمند باشد.