یک روز تصور کنید، یک رئیس جمهور ایالات متحده به نخست وزیر اسرائیل می گوید: "افراط گرایی فلسطین به امنیت آمریکا آسیب می رساند. ما نیاز داریم که با دستیابی به پیروزی بر فلسطینی ها به آن پایان دهید. آنچه را که لازم است میکنید در مرزهای قانونی ، اخلاقی و عملی انجام دهید." رئیس جمهور ادامه می دهد: "اراده خود را بر آنها تحمیل کنید ، احساس شکست را القا کنید تا آنها از رویای ۷۰ ساله خود برای از بین بردن اسرائیل دست بردارند. در جنگ خود پیروز شوید."
نخست وزیر چگونه ممکن است پاسخ دهد؟ آیا او فرصت را غنیمت شمرده و تحریک و خشونت مورد حمایت خودگردان فلسطین را مجازات خواهد کرد؟ آیا او به حماس اطلاع می دهد که هر گونه تجاوزی به طور موقت تمام حمل آب ، غذا ، دارو و برق را متوقف می کند؟
یا اینکه او پیشنهاد را رد می کند؟
پیش بینی من: پس از رایزنی های شدید با سرویس های امنیتی اسرائیل و جلسات داغ کابینه ، نخست وزیر به رئیس جمهور پاسخ می دهد ، "نه متشکرم ، ما ترجیح می دهیم که همه چیز همانطور که هستند باقی ماند"
واقعاً؟ این چیزی نیست که آدم انتظار رود ، با توجه به اینکه تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس می خواهند دولت یهود را از بین ببرند ، خشونت مداوم علیه اسرائیلی ها و چگونه تبلیغات فلسطین به جایگاه بین المللی اسرائیل لطمه می زند. اما چرا؟ به چهار دلیل: اعتقاد گسترده اسرائیلی که سعادت ایدئولوژی را تضعیف می کند ، هیبت عزم فلسطینیان, گناه یهودیان و سرویس های امنیتی ترسو. هر یک از این دیدگاه را می توان به راحتی رد کرد.
سعادت نفرت را پایان نمیدهد
بسیاری از اسرائیلی ها تصور می کنند که اگر فلسطینیان به اندازه کافی از مزایای اقتصادی ، پزشکی ، حقوقی و سایر مزایایی که صهیونیسم برای آنها به ارمغان می آورد ،کسب میکنند و حضور یهودیان را بپذیرند. بر اساس یک فرض مارکسیستی که پول بیش از ایده مهم است ، این چشم انداز معتقد است که مدارس عالی ، اتومبیل های مدل دیررس و آپارتمان های زیبا پادزهر رویاهای اسلام گرایانه یا ملی گرایان فلسطینی هستند. مانند آتلانتی ها ، فلسطینیان مرفه نیز بیش بسیار مشغول خواهد بود تا نفرت داشته باشد.
این ایده بیش از یک قرن پیش آغاز شد، در اواخر زمان توافق نامه اسلو در سال ۱۹۹۳ به اوج خود رسید و از نزدیک با وزیر امور خارجه وقت شیمون پرز، نویسنده کتاب ، خاورمیانهجدید. هدف پرز این بود که اسرائیل ، اردن و فلسطینی ها را به بنلوکس در خاورمیانه تبدیل کند. با شکوه بیشتر ، چشم انداز او امیدوار بود که از توافق فرانسه و آلمان پس از جنگ جهانی دوم تقلید کند، زمانی که روابط اقتصادی یک دشمنی تاریخی پایان داد و ایجاد پیوندهای سیاسی مثبت بود.
با این روحیه ، مدتهاست که رهبران اسرائیل برای ساختن اقتصاد کرانه باختری و غزه تلاش کرده اند. آنها برای تأمین بودجه تشکیلات خودگردان فلسطین از دولت های خارجی لابی کردند. آنها با یارانهدادنبهآبوبرق و همچنین تاسیس نیروگاههایآبشیرین کن به غزه کمک کردند. آنها پیشنهاد حمایت بین المللی از یک جزیره مصنوعی در سواحل غزه با بندر ، فرودگاه و استراحتگاه را دادند. آنها حتی یک میدانگازی به غزه دادند.
اما این تلاش به شکلی تماشایی ناکام ماند. خشم فلسطین در برابر اسرائیل هنوز کاهش نیافته است. بعلاوه ، حرکات حسن نیت نه با تشکر بلکه با رد صورت گرفته است. به عنوان مثال ، با خروج یک جانبه همه اسرائیلی ها از غزه در سال ۲۰۰۵،گلخانههایآنها به عنوان یک حسن نیت به فلسطینی ها تحویل داده شد تا بلافاصله غارت و نابود شود.
شاید فجیع ترین موارد ، مواردی از فلسطینیان معالجه شده در بیمارستان های اسرائیل است که با تلاش با قتل خیرین خود ، قدردانی خود نشان میدهند. در سال ۲۰۰۵، یک زن ۲۱ ساله غزه ای با موفقیت در بئرشبع برای سوختگی ناشی از انفجار مخزن گاز تحت درمان قرار گرفت. او سپس با تلاش برای حمله به بیمارستان به عنوان یکبمبگذارانتحاری به نفع خود بازگشت. در سال ۲۰۱۱ ، یک مادر غزه ای که نوزاد آن فاقد سیستمایمنی بود و در بیمارستان اسرائیل نجات یافت ، با دوربین اعلام کرد که می خواهد او بزرگ شود و به عنوان یک بمب گذار انتحاری تبدیل شود. در سال ۲۰۱۷، دو خواهر از غزه وارد اسرائیل شدند تا یکی از آنها بتواند تحت درمانسرطان قرار گیرد, و اقدام به قاچاق مواد منفجره برای حماس کند.
چرا شکست؟ مدل فرانسوی-آلمانی فاکتوری غایب تئاتر اسرائیلی-فلسطینی را شامل می شد: شکستنازیها. سازش نه هنگامی که هیتلر که هنوز در قدرت است ، بلکه پس از شکست اهداف و اهدافش اتفاق افتاده است. در مقابل ، اکثریت عظیم فلسطینی ها هنوز معتقدند که می توانند پیروز شوند (یعنی کشور یهود را از بین ببرند). آنها همچنین در تلاش برای ایجاد اقتصاد خود با بدگمانی اسرائیل که به کنترل هژمونیک دست می یابند ، مشکوک می نگرند.
از زود سال ۱۹۲۳، ولادیمیرجابوتینسکی، رهبر صهیونیستی ، این شکست را پیش بینی کرد و آن را کودکانه خواند : "تصور اینکه اعراب در ازای منافع فرهنگی و اقتصادی که می توانیم به آنها ببخشیم ، داوطلبانه با تحقق صهیونیسم موافقت خواهند کرد."
به طور گسترده تر ، افزایش بودجه برای فلسطینی ها باعث ایجاد مصرف گرایی و فردگرایی نشده است بلکه خشمگین است. همانطور که می توان انتظار داشت ، کمک به دشمن برای توسعه اقتصاد خود در حالی که جنگ هنوز در جریان است ، به معنای تأمین منابع برای ادامه نبرد است. پول برای تحریک ، تلقین "شهید" ، اسلحه و تونل های حمله خرج شده است.استیواستوتسکی یک دهه پیش رابطه بسیار نزدیک بین بودجه برای تشکیلات خودگردان فلسطین و حملات به اسرائیلی ها را ثابت کرد. وی ترجمه کرد که هر ۱.۲۵ میلیون دلار کمک اضافی به قتل یک اسرائیلی اضافی رسید.
با وجود ناامیدی همیشگی ، اعتقاد اسرائیل که سعادت فلسطین منجر به سازش می شود، ادامه دارد. بدیهی است که پیروزی برای اسرائیلی ها جذابیتی ندارد که امیدوار به جادوی اتومبیل های مدل دیرهنگام باشند.
جنگ به پایان می رسد، تجربه تاریخی نشان می دهد ، نه با غنی سازی دشمن بلکه با محروم کردن او از منابع ، کاهش توانایی های نظامی او ، تضعیف روحیه طرفدارانش و دامن زدن به شورش مردمی. به همین منظور ، ارتشهای باسابقه مسیرهای تأمین ، شهرهای گرسنه ، محاصره و تحریم را قطع کردند. با این روحیه ، اگر اسرائیل با نگه داشتن پول مالیات ، انکار ورود کارگران و پایان فروش آب ، غذا ، دارو و برق به جنگ اقتصادی بپردازد ، این اقدامات به پیروزی منجر می شود.
در مورد این استدلال که ناامیدی اقتصادی فلسطین منجر به خشونت بیشتر می شود: این یک توهم است. فقط افرادی که هنوز امیدوار به پیروزی هستند با خشونت ادامه می دهند. کسانی که از دست داده اند منصرف می شوند ، زخمهای خود را لیس می زنند و شروع به بازسازی پیرامون شکست های خود می کنند. به جنوب آمریکای در ۱۸۶۵، ژاپن در ۱۹۴۵ یا ایالات متحده در ۱۹۷۵ فکر کنید.
هیبت عزم فلسطینیان
برخی از ناظران استدلال می کنند که ثبات فلسطینیان برای پیروزی اسرائیل بسیار پر جنب و جوش است. مارتین کرامر ، مورخ در نامه آوریل ۲۰۱۷ به این نویسنده، این دیدگاه را توضیح داد:
در سال ۱۹۴۸، نیمی از جمعیت فلسطین (۷۰۰,۰۰۰) فرار کردند. هر اینچ فلسطین در سال ۱۹۶۷ که ۲۵۰,۰۰۰ نفر دیگر فرار کردند ، از دست رفت. جنبش "آزادی" آنها متعاقباً با نیروی خردكننده ای از اردن و لبنان اخراج کرد. به گفته فلسطینی ها ، اسرائیلی ها رهبر قهرمان خود، عرفات را کشتند. با این حال ، هیچ یک از این آنها را متقاعد نکرد که شکست آنها نهایی است. از این منظر ، من نمی دانم که اقدامات نسبتاً متوسط اسرائیل در زمان صلح چگونه می تواند آنها را متقاعد کند که از دست داده اند.
اگر فلسطینی ها یک قرن ضربه های سنگین را تحمل کرده باشند ، آنها می توانند هر آنچه اسرائیل اکنون به آنها وارد می کند را جذب کنند. دلیل هرچه باشد - ایمان اسلامی؛ نفوذ پایدار امین الحسینی شبکه منحصر به فرد پشتیبانی جهانی - این قدرت فوق العاده نشان می دهد عزم فلسطین از بین نخواهد رفت.
پاسخ به این؟ اسرائیل بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۳ در راه رسیدن به پیروزی بود اما پس از آن توافق فاجعه بار اسلو آن را از خط خارج کرد. عزم فلسطین در سال ۱۹۹۳، پس از فروپاشی شوروی و شکست صدام حسین ، هنگامی که عرفات با نخست وزیر اسرائیل دست داد و اسرائیل را به رسمیت شناخت ، شکسته شد.
پس از آن، اسرائیلی ها بیش از آنکه به این پیروزی استثمار کند، یک جانبه از خاک خارج شدند (غزه - جریکو در سال ۱۹۹۴ ، مناطق ای و بی کرانه باختری در سال ۱۹۹۵، لبنان در سال ۲۰۰۰ و غزه در سال ۲۰۰۵) ، فلسطینیان را گیج کردند و آنها فکر کنند که پیروز شده اند. پس از این عقب نشینی ها ، بیت المقدس در سال ۲۰۰۷ هرگونه برنامه بلند مدت را کنار گذاشت و به سادگی به اطفا حریق متوسل شد. پس هدف فعلی اسرائیل از غزه چیست؟ هیچی نداره.
بنابراین، تاریخ اسرائیل به ۴۵ سال پیروزی و ۲۵ سال سردرگمی تقسیم می شود. بازگشت به هدف پیروزی این اشتباهات را برطرف می کند.
گناه یهودیان
یهودیان به عنوان تحت تعقیب ترین مردم تاریخ - قربانیان آزارهای مذهبی ، نژادپرستی ، کشتار و هولوکاست - حس اخلاقی شدیدی پیدا کرده اند. چشم انداز مجبور کردن فلسطینیان برای تحمل
شکست یک تلخی است که اکثر یهودیان اسرائیلی و طرفداران دیاسپورا از تحمیل آن بیزار هستند. به طور کلی ، یهودیان ترجیح می دهند از هویج استفاده کنند تا چوب ، و عقل نه زور.
این توضیح می دهد که چرا، در طول جنگ حماس و اسرائیل در سال ۲۰۱۴ ، شرکت برق اسرائیلی تکنسین هایی را برای تعمیر سیم های برق وارد غزه که توسط موشک حماس تخریب شده بود ، فرستاد و در معرض خطر جان کارمندان خود قرار گرفت.
به همین ترتیب، هنگامی که اوضاع اقتصادی غزه در اوایل سال ۲۰۱۸ بدتر شد، می توان تصور کرد که اسرائیلی های یهودی، اهداف قاتل حماس ، نسبت به مشکلات دشمنان خود نگران نباشند یا حتی راضی باشند. اما نه: همانطور که در یکیازعناوین عنوان شده است: "با نزدیک شدن غزه به" قحطی "، اسرائیل به جای جهان بیشتر نگران است. این امر تا حدی به دلایل عملی بود - نگرانی در مورد هزینه به اسرائیل سقوط غزه - اما این جنبه اخلاقی نیز داشت: یهودیان مرفه اسرائیل نمی توانند در کنار همسایگان خود بنشینند ، هر چند خصمانه ، در باتلاق فرو روند.
مثال دیگر بعداً در سال ۲۰۰۸ مطرح شد ، زمانی که حماس سلاح های بادبادک آتش زا را طراحی کرد و ارتش اسرائیل این حمله را متوقف نکرد، گادی ایزنکوت، رئیس ستاد نیروهای دفاعی اسرائیل توضیح داد که چرا در مبادله با نفتالی وزیر آموزش و پرورش بنت در جلسه غیرعلنی کابینه.
بنت: چرا کسی که استفاده از سلاح های هوایی [بالون ها و بادبادک ها] علیه افراد ما تیراندازی نمی کنیم؟ هیچ محدودیت قانونی وجود ندارد. چرا به جای شلیک گلوله های هشداردهنده به سمت آنها شلیک نمی کنید؟ ما از هر لحاظ در مورد تروریست ها صحبت می کنیم.
ایزنکوت: من فکر نمی کنم تیراندازی به کودکان و جوانان که گاهی با بالن و بادبادک پرواز می کنند کار درستی است.
بنت: و در مورد کسانی که به طور واضح بزرگ شده اند چه می شود؟
ایزنکوت: آیا شما پیشنهاد می کنید بمبی را روی افرادی که بالن و بادبادک پرواز می کنند ، بیندازید؟
بنت: بله
ایزنکوت: این در برابر موقعیت اخلاقی و عملی من است.
چنین "موقعیت اخلاقی" بدیهی است که مانع پیروزی شود.
با این وجود، الگوهای رای گیری و داده های نظرسنجی حاکی از آن است که اگرچه این دیدگاه مانند گذشته در دیاسپورا ، به ویژه ایالات متحده ، همچنان قوی است ، اما یهودیان اسرائیلی سختگیرتر شده اند. هنگامی که امتیازات دردناک به فلسطینی ها, تنها خشونت می آورد ، بسیاری از یهودیان اسرائیلی از رویکرد ملایم ناامید شده و آماده می شوند تا با اقدامات خشن اراده خود را بر فلسطینیان تحمیل کنند. اظهار نظر ایزنکوت باعث ایجاد شور و هیجان شد. یکنظرسنجیاخیر نشان داد که ۵۸ درصد از اسرائیلی های یهودی موافق هستند که "دستیابی به توافق صلح با فلسطینی ها فقط زمانی امکان پذیر است که آنها تشخیص دهند جنگ خود را علیه اسرائیل از دست داده اند."
سرویس های امنیتی ترسو
دو موسسه امنیتی اسرائیل که در کنار هم وجود دارند: یکی برای پیروزی که با ایران و دیگر دشمنان دور سر و کار دارد ، می جنگد و یک نوع دفاعی، به سبک پلیس با فلسطینی ها برخورد می کند. اولی به دنبال پیروزی است ، دومی به دنبال آرامش است. این انتبه در مقابل جنین است. این در حال سرقت آرشیو هسته ای ایران بر ضد اجازه دادن به آتش افروزان بادبادک که تجارت خود را انجام دهند.
این موسسه امنیتی که دفاعی است بسیار مهم است ، زیرا اغلب حرف آخر را در مورد سیاست فلسطین می زند ، همانطور که درحادثهکوهمعبد در ژوئیه ۲۰۱۷ نشان داده شد. پس از اینکه جهادی های فلسطینی دو پلیس اسرائیلی را با سلاح های مخفی در محوطه مقدس کشتند ، دولت اسرائیل ردیاب های فلزی را قرار داد در ورودی کوه معبد ، یک قدم به ظاهر غیر قابل بحث. اما فتح خواستار برکناری آنها شد و علی رغم اینکه مردم اسرائیل و سیاستمداران به شدت خواستار ماندن فلزیاب ها بودند ، دستگاهها به سرعت از بین رفتند زیرا سازمان امنیت - از جمله پلیس ، پلیس مرزی ، شبک ، موساد و ارتش اسرائیل - هشدار داد که نگاه داشتن آنها را در محل خود فلسطینیان را ناراحت کرده و باعث خشونت، هرج و مرج و حتی سقوط می شود.
این سرویس ها می خواهند از چاقوکشی ، بمبگذاری انتحاری ، حمله موشکی از غزه و انتفاضه جلوگیری کنند. بیش از همه ، آنها از فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین یا حماس می ترسند و این امر مستلزم بازگشت به رژیم اسرائیل بر کرانه باختری و غزه است. همانطور که اینات ویلف ، نماینده سابق مجلس،
اگر سازمان دفاعی فکر کند که ... کمک مالی برای غزه آرام می خرند، هر کاری ممکن است انجام دهد تا جریان وجوه تضمین شود، حتی اگر این بدان معنا باشد که آرامش به قیمت جنگی که برای دهه ها ادامه دارد.
در اولویت قرار دادن آرامش ، سرویس های امنیتی اقدامات سخت را رد می کنند و پیروزی را غیرقابل دستیابی می دانند.
این ترسو ، بسیاری از حقایق شگفت آور در مورد دولت اسرائیلی را توضیح می دهد ، به ویژه اینکه چرا:
- اجازه ساخت و سازهای غیرمجاز را می دهد.
- چشم خود را از سرقت آب و برق می بندد.
- از اقداماتی که ممکن است خشم رهبری فلسطین را برانگیزد ، مانند جلوگیری از درآمد از کتاب ، اعمال قانون ، کاهش حق امتیازات یا مجازات آنها جلوگیری می کند.
- مخالف دولتهای ایالات متحده است که کمک به فلسطینی ها قطعمیکند.
- تخریب گنجینه های باستان شناسی کوه معبد را متوقف نمی کند.
- قاتلان مجرم و اجساد قاتلان مرده را آزاد می کند.
- به حزب الله اجازه می دهد تا بیش از ۱۰۰۰۰۰ موشک و موشک بدست آورد و سپس برای تخلیه یک چهارم میلیون اسرائیلی برنامهریزیکرد.
- برای دهه ها بودجه را برای آژانس امدادرسانی و کاریابی ملل متحد (اونروا) تشویق می کند.
این احتیاط چندین دلیل دارد:
اولاً، در توصیف جاناتاناسپایر ، دولت های اسرائیلی که بر پایه ائتلاف های چند شریک بنا شده اند ، "ترجیح می دهند که از مقابله با موضوعات استراتژیک بلند مدت جلوگیری کنند ، ترجیح می دهند تهدیدهای فوری را برطرف کنند." چرا وقتی می توانید آن را در جاده لگد بزنید ، باید به آن رسیدگی کنید؟
دوم، سرویس های امنیتی اسرائیل از برخورد با اینجا و اکنون ، و نه انتزاعات ، افتخار می کنند.لیارابین، همسر ییتزاک رابین ، یک بار ذهنیت خود را توضیح داد: "او بسیار عملگرا بود ،متنفر از برخورد با چیزی که سالها در آینده اتفاق می افتد. او فقط به آنچه اکنون و در آینده بسیار نزدیک اتفاق می افتاد فکر می کرد." یا ماننند فرمان جاویدان یک ستوان به نیروهای خود ، "منطقه را تا پایان شیفت خود ایمن کنید".
سوم، همانطور که پلیس جنایتکاران را مشکل ساز اصلاح ناپذیر می داند ، روسای امنیتی جادوگر اسرائیل نیز فلسطینیان را دشمنانی حیوان مانند می دانند. آنها که نمی توانند تصور کنند فلسطینی ها کاری جز حمله به اسرائیلی ها انجام می دهند ، هدف پیروزی را رد می کنند. آیا شیرها می توانند بر کفتارها پیروز شوند؟ این انواع امنیتی معمولاً مانند چپ گرایان به نظر میرسند، اما با تاکید نیستند. تجربه طولانی و تلخ ، نه ایده آلیسم مه آلود ، نگرش آنها را مشخص می کند. به همین دلیلفرماندهانبرایامنیتاسرائیل، گروهی تقریباً ۳۰۰ افسر بازنشسته ارتش اسرائیل که به درجه ژنرال رسیده اند ، که ۸۰ درصدافرادآنگروه را نمایندگی می کند ، برای راه حل دو کشور، تقریباً دو برابر درصد کل جمعیتیهودیاناسرائیل.
چهارم، رهبران امنیتی اسرائیل معمولاً شرایط موجود را قابل قبول می دانند و خواهان تغییر نیستند. تشکیلات خودگردان فلسطین در زمان محمود عباس ، علی رغم همه کمبودها (و برخلاف دوران عرفات) یک شریک است. بله ، آنها قتل اسرائیلی ها را تحریک می کند و دولت اسرائیل را از مشروعیت خارج می کند. اما این تجاوزها بهتر از آن است که خطر مجازات عباس ، کاهش جایگاه وی و دامن زدن به انتفاضه را داشته باشد. این نگرش منجر به احتیاط در مورد تغییر ، بدبینی نسبت به رویکرد جاه طلبانه تر و عدم تمایل به ابتکاراتی می شود که خشم فلسطینیان را برانگیزد.
پنجم، از آنجا که فلسطینیان فاقد قدرت نظامی هستند ، بیشتر از آنها نه به عنوان سرباز به عنوان جنایتکار شناخته می شوند بر این اساس ، ارتش اسرائیل از یک نیروی نظامی به یک نیروی پلیس تبدیل شده است ، کاملاً با یک ذهنیت دفاعی. ژنرال ها به دنبال پیروزی هستند ، اما هدف روسای پلیس محافظت از جان است. صرفه جویی در زندگی به معنای دیدن ثبات به عنوان یک هدف به خودی خود است. ژنرال ها با هدف نجات جان سربازان خود وارد جنگ نمی شوند, اما اینگونه است که یک فرمانده پلیس برخورد با مجرمان را می بیند.
ششم ، جنبشچهارمادر در سالهای ۱۹۹۷-۲۰۰۰ ارتش اسرائیل را تحت فشار قرار داد و توانست یک واکنش عاطفی علیه اشغال جنوب لبنان ایجاد کند و منجر به عقب نشینی بی شرمانه شود. این تأکید بر نجات جان سربازان به جای دستیابی به اهداف استراتژیک ، نگران کننده ای برای رهبری ارتش اسرائیل باقی مانده است.
در کل، مخالفت اصلی با پیروزی اسرائیل نه از جانب چپ بیچاره بلکه از سوی سرویس های امنیتی است. خوشبختانه ، تشکیلات دفاعی مخالفانی دارند که هم به دنبال رهبری سیاسی و هم پیروزی اسرائیل هستند. گرشونهاکوهن، که رهبران سیاسی را به قضاوت مستقل فرا می خواند ، مثال خوبی است. یوسیکوپرواسر دیگری است.
نتیجه گیری
همه کسانی که به حل مسئله فلسطین امیدوارند باید از دولت اسرائیل بخواهند که تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس را تحت فشار قرار دهد. این امر همچنین با منافع فلسطین همخوانی دارد و آنها را از شر وسواس نسبت به اسرائیل خلاص می کند تا بتوانند سیاست ، اقتصاد، جامعه و فرهنگ خود را بسازند. همه از یک پیروزی اسرائیل و یک شکست فلسطینی به دست می آورند.
هنگامی که یک رئیس جمهور ایالات متحده چراغ سبز نشان می دهد ، نخست وزیر اسرائیل باید نسبت به آن اقدام کند.
بروزرسانی ۳۰ اوت ۲۰۱۸: کارولینگلیک استدلال شماره ۴ من را در تحلیل سوزناک دو نفر از چهار نامزد برای خدمت به عنوان رئیس ستاد بعدی نیروهای دفاع اسرائیل تأیید می کند. یایر جولان می بیند که اسرائیل نازیزه شده و نیتزان آلون قتل های فلسطینیان را سفید می کند و تحریکات اسرائیلی سرزنش می کند.
به روزرسانی ۱۴ اکتبر ۲۰۱۸: وزیر دفاع آویگدور لیبرمن و نهادهای امنیتی در مورد ارسال غذا به غزه سر به سر هم گذاشته اند. به دو عنوان در تایمس اسرائیل توجه کنید:
لیبرمن: تازمانیکهخشونتمتوقفنشود ، هیچسوختوبنزینیواردغزهنمیشود
سازماندفاعباقطعسوختغزهمخالفتكرد - گزارش
خلاصه مقاله دوم ادامه می یابد: "مقامات نقل کردند که گفته که آنها کور کرده شد از تصمیم لیبرمن را برای شرطی کردن تمام زایمان ها پس از خشونت های جمعه ، حملات در حصار ."
نظرات: به نظر می رسد ، سرانجام ، یک فشار پیروزی اسرائیل در برابر دیوان سالاران ترسو وجود دارد.
به روزرسانی ۳ مارس ۲۰۱۹: در اینجا نمونه دیگری از ارتش ترسو در مورد قانونی به رسمیت شناختن کنترل اسرائیل بربلندیهایجولان وجود دارد:
مقامات دفاعی اسرائیل مستقر در ایالات متحده پیام هایی را به سناتورهای آمریکایی منتقل کرده و ابراز ملاحظات خود را در مورد قانون پیشنهادی برای به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان ابراز داشتند. ... [آنها] به سناتورهای ارشد گفتند که تصویب این لایحه ، حداقل در زمان حاضر ، ایده آل نیست.
با توجه به موضع اسرائیل ، همانطور که در بحث های داخلی سنا در این مورد ارائه شد ، حضور اسرائیل در بلندی های جولان بدون توجه به یک واقعیت انکار ناپذیر در صحنه بود و پیگیری قانون فقط بحث در این مورد را برمی انگیزد.
موضع اسرائیل باعث ناراحتی قانونگذاران آمریکایی شد که معتقد بودند چنین قانونی به نفع اسرائیل است. ... سناتورها که پیشنهادی لایحه ... همچنین از کم توجهی پیشنهادی که در اسرائیل جلب کرد ناامید شدند. دنی دانون ، سفیر اسرائیل در سازمان ملل ، تنها مقام ارشد اسرائیل بود که در مورد این لایحه اظهار نظر کرد.
به روزرسانی ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰: من امروز نسخه ای خلاصه کننده و به روز شده از این مقاله را به عنوان "توضیحدادنجبناستقرارامنیتیاسرائل.