تیتر منتشر شده در واشینگتون تایمز : آیا اسلام گرایان میتوانند از دیکتاتوری به دموکراسی گذار کنند؟ نشانه هایی از چنین تکاملی دیده میشود.
تا به حال، حکومت اسلامی متضمن خشونت و دیکتاتوری بوده است؛ آیا می تواند به چیزی مناسب و معقول تکامل یابد؟
به عبارت دیگر: اگر خشونت الله روح الله خمینی و اسامه بن لادن، آنها را به عنوان نماد مردان دوران گذشته مشخص میکند، و حکومت مطلقه رجب طیب اردوغان و محمد مرسی آنها را نماد مردان امروزه, آیا اسلام گرایان فردا - مسلمانانی که به دنبال یک کاربرد سازگار و جهانی از قوانین اسلامی در حکومت خلیفه هستند - دموکراتیک و انسانی شوند؟
اسلام به طور چشمگیری در ١٣ سال گذشته تکامل یافته است. تا حتی سال ٢٠٠١، پیروان آن مترادف با جنایتکاران، تروریست ها، و انقلابیون بودند. از این رو، من سه روز بعد از ١١ سپتامبر نوشتم که بسیاری از اسلام گرایان "در ظاهر صلح طلب هستند، اما همه آنها را باید قاتل بالقوه تلقی کرد."
در حال حاضر، در زمانی که اسلامگرایان جعبه رای گیری را ابزار موثرتری از تفنگ برای رسیدن به قدرت می یابند، این کلمات رنگ و بوی کهنه دارد. بدون شک و تردید تروریسم و اعمال زور به طور گسترده ای مورد استفاده باقی مانده است، و توسط گروه های وحشی مانند دولت اسلامی عراق و شام )ISIS( و بوکو حرم اجرا میشود. با این حال، برخی اصلاحات اسلام در حال حاضر در جریان است.
اکنون موضوع پیشگام مربوط به اشکال حکومتی میشود: آیا اسلام گرایان می توانند نه تنها از تروریسم به سیاست عبور کرده، بلکه از دیکتاتوری به دموکراسی پیشرفت کنند؟ آیا آنها می توانند از ذات خود برتری، جنگ طلبی، بی اخلاقی، زن ستیزی و یهودستیزی را بگذرند؟ مثالهایی که نشانه تغییرات هستند عبارتند از:
به نظر می رسد که در ترکیه، چند اسلام گرای مهم - به ویژه فتح الله گولن، رهبربا نفوذ ترین سازمان اسلامگرای این کشور، و عبدالله گل، رئیس جمهور - در حال تحول به دور از دیکتاتوری تهاجمی میباشند. به عنوان مثال، گولن نقش دولت ترکیه در حادثه ماوی مرمره سال ٢٠١٠ علیه اسرائیل را انتقاد کرد. تمایل گل به رعایت دلسوزانه تظاهرات پارک تقسیم قزی با پاسخ شدید اللحن نخست وزیر اردوغان در تضاد است.
همسر عبدالله گل هایرنیسا )که سرش را می پوشاند( در سال ٢٠١٠ از لندن بازدید کرد و هنگامی که نظرش در مورد حجاب پوشی دانش آموز ابتدایی پرسیده شد، وی پاسخ داد که "یک دختر نمی تواند در چنین سن جوانی برای خود تصمیم به پوشیدن روسری بگیرد. او باید برای خود زمانی که بزرگ شد تصمیم بگیرند." با گل که ریاست را به عهده دارد، آیا حزب عدالت و توسعه ترکیه میتواند در واقع تبدیل به جنبش اجتماعی محافظه کار، برای زنان محجبه، عثمانیان احساساتی، و سرمایه داران، که در حال حاضر فقط به آن وانمود میکند، شود؟ یا تبدیل به حالت تهاجمی اردوغان خواهد شد؟
هایرنیسا گل، همسر رییس جمهور ترکیه. |
در ایران، وعده اسلام انعطاف پذیرتر حسن روحانی اشتیاق رای دهندگان که آرزوی یک وضع عادی را دارند تحت تاثیر قرار داد. گواه این است که حجاب در ایران از بارانی یا روپوش بی آذین و شلخته گذشته تحول یافته است. زنان ایرانی هم اکنون ازخط لباس 'پوش ما' به طراحی فرناز عبدلی که گزینه های مدی را که حتی یک نسل پیش غیر قابل تصور بود لذت میبرند .
چپ: یک زن ایرانی چادری از زمانی که جمهوری اسلامی در سال ١٩٧٩ آغاز شد. راست: مجلات مد برای زنان تحت پوشش، از جمله علا، اکویلا ستایل و مدستایل، نماد تغییرات در اسلام و تلاش اینکه آن کمتر اصولی و سختگیر دیده شود. |
در اردن، گروه عملیاتی زمزم از اخوان المسلمین فاصله گرفته است، با این استدلال که اخوان به "انحصار در گفتمان اسلامی" اصرار دارد، درحالیکه زمزم خواستار این است که اسلام "یک چارچوب فرهنگی که شامل ملت در حالی که تاکید بر تکثر دینی، فرقه ای، سیاسی و نژادی باشد".
در مصر، بسیاری از فعالان جوان تر قدرت طلبی مرسی را رد میکنند. سخنگو حمزه زوباء اخوان المسلمین متهم به "ارتکاب اشتباهات" و "به دام حکومت به تنهایی افتادن" میکند. علی خفاجی، یک رهبر در جیزه، اعلام داشت که "وقتی خواهد رسید که رهبران ما حساب پس بدهند و از آنان تغییراتی را مطالبه کرد. و آن تغییرات هم باید بوجود بیاید. ما مردمی که باز تر هستند و تمایل بیشتری به کار با همه هستند را نیاز داریم." یک ناظر، طارق عثمان، اخوان را موقعی موفق میبیند که به انگیزش های دیکتاتوریش غلبه کرده و در حال تحول "تقریبا فراتر از تشخیص" باشد.
در تونس، درحالیکه حزب النهضه حاکم با بحران مواجه است، عبدالفتاح مورو، معاون رئیس جمهور روراستی نامتعارفی برای سازش با غیر اسلام گرایان نشان داده است، در حالی که حزب خود او با نداء تونس، رقیب چپی آن، کار می کند.
من دهه هاست که استدلال کرده ام که اسلام، مانند فاشیسم و کمونیسم، طبیعتا استبدادی است، چرا که هر سه ذهنیت رادیکال آرمان گرایی، دولت ستایی، و پشتکار برای دستیابی به هژمونی جهانی دارند. من به طور دون پندارانه ای اسلامیزم میانه رو را با نازیزم میانه رو مقایسه کردم، و اشاره کردم که در حالی که اردوغان و اسامه بن لادن تاکتیک های مختلفی را بکار میبرند، هر دو آرزوی دست آوردن همان مجموعه قوانین قرون وسطایی را دارند.
کمونیسم دو راه ممکن تکامل را نشان می دهد. در بهار ١٩٦٨ در پراگ، الکساندر دوبچک به دنبال ساختن "سوسیالیسم با چهره انسانی" به معنی نظم کمونیستی با سیاست های چند حزبی، کالاهای مصرفی فراوان، و آزادی بیان و جنبش بود. حزب کمونیست چین رونق سرمایه داری اساسا غیر مارکسیستی را نظارت کرده است.
الکساندر دوبچک برای ایجاد "سوسیالیسم با چهره انسانی" تلاشید اما نیروهای شوروی مداخله کردند. |
ماهیت عمیقا ضد مدرن و استبدادی اسلام مرا شدیدا مشکوک میکند که چیزی متمدن و شایسته می تواند از این ایدئولوژی پدیدار شود. به احتمال زیاد، این تحولات مثبت اخیر صرفا تاکتیکی و موقت است. اما من دیگر نمی توانم با اطمینان کامل امکان تحول اسلامیزم و بهتری حدودی را رد کنم.